علاوه بر بحرانهای نظری در انسانپژوهی علمی که پیشتر مطرح شد، چالشهایی عملی نیز وجود دارد که ما را به تجدیدنظر در این نوع تحقیق ناگزیر میسازد. فکر نمیکنید با پیشرفت روزافزون دانش و به کمک فناوریهای تازه، تنها چیزی که بشر برای کشف غولهای آسمانی بزرگتر و تجدیدنظر در رکوردهای پیشین نیاز خواهد داشت، زمان باشد. گانیمد (Ganymede) بزرگترین قمر منظومه شمسی است به گونهای که حتی از عطارد و پلوتو نیز بزرگتر است. کتابهای فراوانی در دوران پس از اسلام نگاشته شدهاند که حاوی اطلاعاتی درباره وقایع سلسله ساسانیان و پادشاهان آن است؛ اما «مورخین ایرانی بعد از اسلام، در کنار ثبت وقایع تاریخی، نظر به تأثیری که از روایتنگاری ساسانی پذیرفته بودند، مطالب افسانهای و غیرمنطقی و ماورای طبیعی را نیز جابهجا در لابهلای مطالب تاریخی گنجاندند.
او آنها را به شکل دو کره مجزا رسم کرد و گفت به نظر می رسد زحل، سیاره ای سه تایی است. کره زهره را ابرهای ضخیمی از ذرات خاک پوشانیده است. انسان در این نگرش همچون ذرهای معلق در جهان ذرات متحرک بیش نیست، و بهصورت نظارهگری در حاشیه و در حکم تابع بیاهمیت نظام ریاضیوار بزرگ است که حرکاتش طبق اصول مکانیکی قابل تفسیر است (Burtt, 1951, p.89-90).
در نگرش اسلامی، انبیا انسان مطلوب و کامل شمرده میشوند. نظریه تحول داروین که بهطورکلی محصول مشاهدات تجربی او در باب تاریخ پیدایش انسان و جستجو از شباهتهای ظاهری حیوان و انسان بود نیز به نگرش اثباتگرایانه کمک کرده است. ویل دورانت دراینباره میگوید: تربیت ناشی از روشهای علمی و اثباتگرایانه محصولی جز ابزار بهدست نخواهد داد؛ شخص را از زیبایی بیگانه و از حکمت جدا میسازد. معنای تربیت انسان این نیست که در اقتصاد و معدنشناسی متخصص بار آوریم، بلکه آن است که با فرورفتن در میراث اخلاقی و عقلانی و هنری انسانی بتوانیم بر خود همانگونه مسلط شویم که بر دنیای خارج مسلط هستیم و برای پیوند عقلی و جسمی خود، بهترین راه را برگزینیم و بدانیم که چگونه باید ادب و اخلاق را با فرهنگ، و حکمت را با علم، و اغماض را با فهم بیامیزیم.
مفاهیمی انسانی وجود دارد که جز از طریق تجربه باطنی مستقیم بهدست نمیآیند و راه دیگری برای درک آنها وجود ندارد. بنابراین مطالعه رفتار آدمی به شکل خشک علمی بدون توجه به معنای درونی آنها مانند این است که با کسی وارد مذاکره بشویم، ولی بهجای پرداختن به نیات او و تلاش برای درک معانی الفاظی که بر زبان جاری میکند، صرفاً به خود واژهها بپردازیم. دانشمندان اسلامی این سخنان را فاقد اعتبار منطقی و قابل مناقشه جدی دانستهاند؛ ولی این مقاله مجال نقد آنها را ندارد. آنها نه با شور انگیزی و دل انگیزی، که با دانایی خود جان بهرام را مجذوب خود ساخته اند.
همچنین سطح ماه از سیلیس، آلومینا، آهک، منیزیم، تیتانیوم و اکسید سدیم تشکیل شده که همه این مواد آلیاژهای معدنی موجود در زمین هستند.بدین ترتیب این نظریه که ماه از برخورد زمین با یک جسم سیارهای دیگر به وجود آمده تقویت میشود. سطح سیاره پلوتون همین حالا نیز با دمای متغیر میان منفی 378 و منفی 396 درجه فارنهایت، نسبتا سرد است. با کشف اجسام بیشتر در منظومه شمسی و اجسام بزرگ در اطراف ستارگان دیگر که در خلال نیمهٔ دوم قرن بیستم رخ داد، بحثهایی دربارهٔ این که چه چیزی را باید سیاره دانست، آغاز شد.
این گروه در خانهای محاصرهشده گیر افتاده که اطراف آن پر از تکتیراندازهای دشمن است. یکی از اصول اساسی اندیشه اگوست کنت این بود که انسان همهجا و همه وقت یکی است و این هویت ثابت، نتیجه ترکیب زیستی بهویژه نظام عصبی اوست. انسان معرفیشده توسط انبیا، خلیفه خدا، انتخابگر، خلاق، مختار، حساس در برابر بیعدالتی، انقلابی در برابر ستم و عصیانگر در برابر طاغوت بود؛ اما انسان ساخته نظام ماشینی محصول روش اثباتگرایانه، تسلیم دستبسته نظام سرمایهداری است، افکارش، سبک زندگیاش، طرز لباسش، اوقات کار و فراغتش، حتی رأی دادن و انتخاب سرنوشتش تحتتأثیر رسانههای تحت مالکیت سرمایهداران صورت میگیرد.
فاقد عقل و هوش و روح و احساس که همچون روبات هرگونه کوک شود، کار میکند، دیگر آن انسانی نیست که انبیا و فلاسفه و عرفای بزرگ در طول تاریخ به ما معرفی کردهاند. این برنامه مختص پلتفرم های مختلفی برای pc، android، iphone، ipad و به طور کلی دستگاه هایی که استاندارد برنامه نویسی HTML5 را پشتیبانی میکنند طراحی شده است و طرز کار آن نیز بسیار ساده می باشد. در دیدگاه اثباتگرایانه نهتنها جهان فاقد روح و حیات است، بلکه انسان نیز روح و عاطفه و احساس خود را قربانی پیشرفت اقتصادی و رفاه مادی نموده است؛ درحالیکه آرامشی بهدست نیاورده است.
بنابراین جوامع انسانی همهجا یکسان و در یک جهت تحول پیدا میکنند و بشر بهطورکلی از لحاظ هستیشناسی به سمت مادهگرایی و از لحاظ روششناختی به سمت علمگرایی پیشرفت میکند. بنابراین رابطه محیط با رفتار انسان مانند رابطه علت با معلول است. این مجموعه تلویزیونی (درام) بلند منحصربهفرد، ترکیبی است از به کارگیری پیشرفتهترین جلوههای ویژه همراه با بخشهای مستند و مصاحبه با دانشمندان و محققان نوآور و پیشرو در زمینهی توسعهی تکنولوژی فضایی.
همه برنامه های اکتشافی موفقیت آمیز نبوده اند، اما آب یافت شده در برخی مناطق نشان می دهد که حیات بدوی در مریخ وجود داشته یا در گذشته وجود داشته است. هدف دیگر از این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه منظومهسرای بزرگ گنجه با افزودن برخی بخشهای افسانهای و خیالی به روایت تاریخی از ماجرای زندگی پادشاهی چون بهرام، داستانی حماسی- عرفانی میآفریند که در آن قهرمان داستان ضمن طی مراحل فرآیند فردیت و گذر از مراحلی عارفانه، بازگشتی پیامبرانه به سوی مردم دارد و به دادخواهی ایشان و مکافات ستمگرانی چون «راست روشن» وزیر میپردازد. باوجود اطلاعات زیادی که از سیارههای منظومهی شمسی در طی سالهای اخیر به دست آمده است، هنوز تردیدهایی در مورد نحوهی شکلگیری آنها وجود دارد.
ژئومورفولوژیستها باید از فنآوریهای جدید استقبال کنند زیرا این فنآوریها به آنها اجازه میدهد تا در سطح جهانی استعدادهای ویژهشان را بیازمایند، آسانتر با متخصصان خارج از علومزمین(مانند متخصصان علوماجتماعی و مهندسان) مبادله اطلاعات کنند و ضمن ارتباط نزدیک با شبکههای پایش و اتحادیههای علمی، وقایع بزرگ را از طریق شناسایی نشانههای اولیه فیزیکی، پیشبینی کنند. بهعنوان مثال در نظام تعلیم و تربیت اسلامی، تعلیم مسائل اخلاقی و عبادی و روابط اجتماعی براساس آموزههای اسلامی، جدای از مسائل علمی نیست و باید روی آنها نیز همچون مسائل علمی سرمایهگذاری و هزینه کرد؛ زیرا براساس فلسفه اسلامی، علم و عالم را نمیتوان از هم جدا کرد؛ درحالیکه در علوم تربیتی اثباتگرایانه سکولار با این مسائل در محیط علمی مبارزه میشود.
در این نظام یک فوتبالیست بیش از یک عارف یا فیلسوف و شاعر و حقوقدان یا سیاستمدار ارزش دارد؛ زیرا اولی قطعاً پولساز است، ولی دومی ممکن است حتی اندیشه کسب ثروت به هر قیمت را تخطئه نماید؛ ازاینرو ارزشی ندارد. مسائلی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی بسیار اهمیت دارد، ولی در نظام تربیت جدید اصلاً مهم نیست. هدف نظام تربیتی اسلام ربانی شدن است و در این امر، انبیا الگوی تمامعیار بشر محسوب میشوند، ولی در تعلیم و تربیت جدید هیچیک از این دو مسئله اصلاً اهمیت ندارند و اساساً بهدلیل تکرارناپذیری و استثنائی بودن، انبیا را قابل مطالعه نمیدانند.
اما در نظام سیاسی سکولار نهتنها حاکم از این لحاظ مسئولیتی ندارد، بلکه برای جلب آرای مردم احیاناً بر بعضی ناهنجاریهای اخلاقی فردی هرچند واجد آثار سوء اجتماعی، چشم خود را میبندد. تغییر انسان مسئول و حامل امانت الهی و خلیفةالله که آسمانها و زمین در تسخیر اوست، به موجود زندهای که تفاوت کیفی با حیوانات ندارد و دستبسته نظام طبیعت و محکوم غرایز است، قطعاً موجب تغییر سبک زندگی میشود؛ چنانکه شده است. بعضی روشهایی که در اسلام برای مبارزه با بعضی ناهنجاریهای اجتماعی (مانند سرقت، قتل، زنا و تجاوز به عنف) و اصلاح رفتار وضع شده و حاکم اسلامی موظف به اجرای آنهاست، در علوم انسانی جدید ناهنجار تلقی میشود؛ بر همین اساس نظامهای سیاسی علمگرا و ماتریالیست، جوامع اسلامی را متهم به عدم رعایت حقوق بشر میکنند.